به گزارش خبرورزشی، با این حال پس از اینکه تیم ملی فوتبال بلژیک در یکچهارم نهایی جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه از سد برزیل گذشت به نظر میرسد تاریخ ورزش بلژیک باید جایی بزرگ برای قهرمانهای تازه اش باز کند. ۲۳ «شیطان سرخی» که امروز قرار است برابر فرانسه صفآرایی کنند و برای رساندن تیمشان به فینال جام جهانی تلاش کنند.
برای کشوری که همیشه تحت تأثیر دوچرخهسواری بوده حالا نسل طلایی فوتبالش حرف اول را میزند؛ تیبو کورتوا، کوین دبروین، ادن آزار، دنیس مرتنس و روملو لوکاکو از یک سو و برادران کوچکترشان میشی باتشوای، یوری تیلمانس و عدنان یانوزای از سوی دیگر... حالا همه این ستارهها در باشگاههای بزرگ دنیا بازی میکنند.
«اگر خوب به همه کشورهای اطراف ما نگاه کنید متوجه میشوید ما کشور کوچکی هستیم ولی کارهای خوبی را انجام دادهایم. حالا این مورد درباره بلژیک هم صدق میکند. آنها هم نسل طلاییای برای خودشان ساختهاند». این صحبتها بخشی از حرفهای اکتبر گذشته رود گولین با خبرگزاری فرانسه است. دستیار سابق هلندیها که البته از رساندن نسل جدید لالههای نارنجی به جام جهانی ۲۰۱۸ ناکام ماند.
با این حال روبرتو مارتینس، سرمربی اسپانیایی بلژیک توضیحات کاملتری درباره این نسل طلایی تیمش میدهد. «ما همه استعدادهایی که در این کشور داریم را شناسایی کردهایم. نسلی که حالا بلژیکیها میتوانند کلی به آن افتحار کنند. برای کشوری که کوچک است و فقط ۱۱ میلیون نفر جمعیت دارد داشتن این همه شخصیت غیرمعمولی بسیار ارزشمند است».
استارت از المپیک ۲۰۰۸
با این حال سؤال اصلی اینجاست چه میشود کشوری که همجوار دو کشور بزرگ آلمان و فرانسه است توانسته اینقدر در عرصه فوتبال پیشرفت کند؟ چه شده تیمی که از بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۴ در همه تورنمنتهای مهم (۳ یورو و دو جام جهانی) غایب بوده است به یکباره مدعی فتح جام جهانی میشود؟ «خب راستش این کار حاصل برنامهریزی دقیق و شفاف فدراسیون فوتبال بلژیک است که پروسهای در دست کار قرار داد تا بتواند فوتبالیستهای بلژیکی را پیشرفت دهد. آنها با ایجاد مدارس فوتبال هدفمند و حرفهای و با سرمایهگذاری روی بازیکنان مستعد، دقیقاً میدانستند باید چهکار کنند تا نسل طلاییشان شکل بگیرد و به نتیجه برسد. شرایط برای فدراسیون سخت و پیچیده بود ولی حالا مزدش را گرفتهاند». این را روبرتو مارتینس، سرمربی بلژیکی به تلویزیون TYS آرژانتین میگوید.
اولین نشانهای که از ظهور یک تیم قدرتمند در سالهای آینده را باید در بازیهای المپیک ۲۰۰۸ پکن جست؛ جایی که بلژیکیها تا نیمهنهایی رسیدند. این تیم با این حال بعد از جام جهانی ۲۰۰۲ از رادار محو شده بود و در سال ۲۰۰۷ حتی با ایستادن در رده ۷۱ دنیا بدترین ردهبندی تاریخش را هم تجربه کرده بود. بلژیک با این حال به لطف قدیمیترهایش از جمله مروان فلینی، ونسان کمپانی، یان فرتونگن و البته موسی دمبله دوباره به روزهای نویدبخشش برگشت.
یا حالا یا هرگز؟
«شاید کمی اغراقآمیز باشد ولی باید به کاری که کردیم افتخار کنیم. من فکر میکنم درباره این نسل بلژیک باید به قبل و بعد از بازیهای المپیک نگاه شود. چون بعد از بازیهای المپیک بود که دوباره در اتمسفری مثبت و آیندهدار قرار گرفتیم». این را ژان فرانسوا دوسارت، سرمربی سابق تیم امید بلژیک به زبان میآورد که با تیمش پس از قبول شکست مقابل برزیل آن دوره، در پکن نتوانست به مدال برنز برسد.
۱۰ سال بعد از آن، اما حالا زنگ به صدا درآمده و ستارههای شیاطینسرخ با وجود ناکامیشان در جام جهانی ۲۰۱۴ تبدیل به چهرههای موفقی در جام جهانی کنونی شدهاند. البته این ستارهها در یورو ۲۰۱۶ هم که در عین ناباوری برابر ولز در یکچهارم نهایی شکست خوردند نیمچه حرفی برای گفتن داشتند. هرچند دلیل ناکامیشان بیشتر به نظر روانی میرسید و ظاهراً ستارههای جوان این تیم تاب انتظارات زیادی که از آنها میرفت را نداشتند. حالا هم سناریو تقریباً مشابه است ولی آیا این بار از لحاظ روانی بازیکنان بلژیک توانستهاند دوام بیاورند؟ ونسان کمپانی، بازیکن باسابقه شیاطینسرخ پاسخ این سؤال را اینطور میدهد: «کسی از ما انتظارش را نداشت و نمیگفت: این نسل طلایی فوتبال بلژیک است. تا قبل از بازی با برزیل هم کمتر کسی تواناییهای ما را باور داشت ولی بعد از بازی با برزیل ما نشان دادیم چه تیم توانایی هستیم. نشان دادیم نسل طلایی بلژیک ما هستیم». با این حال روبرتو مارتینس، سرمربی شیاطینسرخ تلاش میکند به این مبحث به شیوه خودش پایان دهد. «جام جهانی را به بازیکنان بزرگ یا ستارههای مستعد نمیدهند. جام فقط به تیمی میرسد که به عنوان یک تیم، سخت تلاش کرده باشد و بجنگد. جام به تیمی میرسد که روحیه برتریجویی داشته باشد.» با این اوصاف باید سؤال آخر را پرسید؛ آیا الان زمانش رسیده تا این نسل طلایی بلژیک راهی فینال شود و دستش به جام قهرمانی برسد؟
برای کشوری که همیشه تحت تأثیر دوچرخهسواری بوده حالا نسل طلایی فوتبالش حرف اول را میزند؛ تیبو کورتوا، کوین دبروین، ادن آزار، دنیس مرتنس و روملو لوکاکو از یک سو و برادران کوچکترشان میشی باتشوای، یوری تیلمانس و عدنان یانوزای از سوی دیگر... حالا همه این ستارهها در باشگاههای بزرگ دنیا بازی میکنند.
«اگر خوب به همه کشورهای اطراف ما نگاه کنید متوجه میشوید ما کشور کوچکی هستیم ولی کارهای خوبی را انجام دادهایم. حالا این مورد درباره بلژیک هم صدق میکند. آنها هم نسل طلاییای برای خودشان ساختهاند». این صحبتها بخشی از حرفهای اکتبر گذشته رود گولین با خبرگزاری فرانسه است. دستیار سابق هلندیها که البته از رساندن نسل جدید لالههای نارنجی به جام جهانی ۲۰۱۸ ناکام ماند.
با این حال روبرتو مارتینس، سرمربی اسپانیایی بلژیک توضیحات کاملتری درباره این نسل طلایی تیمش میدهد. «ما همه استعدادهایی که در این کشور داریم را شناسایی کردهایم. نسلی که حالا بلژیکیها میتوانند کلی به آن افتحار کنند. برای کشوری که کوچک است و فقط ۱۱ میلیون نفر جمعیت دارد داشتن این همه شخصیت غیرمعمولی بسیار ارزشمند است».
استارت از المپیک ۲۰۰۸
با این حال سؤال اصلی اینجاست چه میشود کشوری که همجوار دو کشور بزرگ آلمان و فرانسه است توانسته اینقدر در عرصه فوتبال پیشرفت کند؟ چه شده تیمی که از بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۴ در همه تورنمنتهای مهم (۳ یورو و دو جام جهانی) غایب بوده است به یکباره مدعی فتح جام جهانی میشود؟ «خب راستش این کار حاصل برنامهریزی دقیق و شفاف فدراسیون فوتبال بلژیک است که پروسهای در دست کار قرار داد تا بتواند فوتبالیستهای بلژیکی را پیشرفت دهد. آنها با ایجاد مدارس فوتبال هدفمند و حرفهای و با سرمایهگذاری روی بازیکنان مستعد، دقیقاً میدانستند باید چهکار کنند تا نسل طلاییشان شکل بگیرد و به نتیجه برسد. شرایط برای فدراسیون سخت و پیچیده بود ولی حالا مزدش را گرفتهاند». این را روبرتو مارتینس، سرمربی بلژیکی به تلویزیون TYS آرژانتین میگوید.
اولین نشانهای که از ظهور یک تیم قدرتمند در سالهای آینده را باید در بازیهای المپیک ۲۰۰۸ پکن جست؛ جایی که بلژیکیها تا نیمهنهایی رسیدند. این تیم با این حال بعد از جام جهانی ۲۰۰۲ از رادار محو شده بود و در سال ۲۰۰۷ حتی با ایستادن در رده ۷۱ دنیا بدترین ردهبندی تاریخش را هم تجربه کرده بود. بلژیک با این حال به لطف قدیمیترهایش از جمله مروان فلینی، ونسان کمپانی، یان فرتونگن و البته موسی دمبله دوباره به روزهای نویدبخشش برگشت.
یا حالا یا هرگز؟
«شاید کمی اغراقآمیز باشد ولی باید به کاری که کردیم افتخار کنیم. من فکر میکنم درباره این نسل بلژیک باید به قبل و بعد از بازیهای المپیک نگاه شود. چون بعد از بازیهای المپیک بود که دوباره در اتمسفری مثبت و آیندهدار قرار گرفتیم». این را ژان فرانسوا دوسارت، سرمربی سابق تیم امید بلژیک به زبان میآورد که با تیمش پس از قبول شکست مقابل برزیل آن دوره، در پکن نتوانست به مدال برنز برسد.
۱۰ سال بعد از آن، اما حالا زنگ به صدا درآمده و ستارههای شیاطینسرخ با وجود ناکامیشان در جام جهانی ۲۰۱۴ تبدیل به چهرههای موفقی در جام جهانی کنونی شدهاند. البته این ستارهها در یورو ۲۰۱۶ هم که در عین ناباوری برابر ولز در یکچهارم نهایی شکست خوردند نیمچه حرفی برای گفتن داشتند. هرچند دلیل ناکامیشان بیشتر به نظر روانی میرسید و ظاهراً ستارههای جوان این تیم تاب انتظارات زیادی که از آنها میرفت را نداشتند. حالا هم سناریو تقریباً مشابه است ولی آیا این بار از لحاظ روانی بازیکنان بلژیک توانستهاند دوام بیاورند؟ ونسان کمپانی، بازیکن باسابقه شیاطینسرخ پاسخ این سؤال را اینطور میدهد: «کسی از ما انتظارش را نداشت و نمیگفت: این نسل طلایی فوتبال بلژیک است. تا قبل از بازی با برزیل هم کمتر کسی تواناییهای ما را باور داشت ولی بعد از بازی با برزیل ما نشان دادیم چه تیم توانایی هستیم. نشان دادیم نسل طلایی بلژیک ما هستیم». با این حال روبرتو مارتینس، سرمربی شیاطینسرخ تلاش میکند به این مبحث به شیوه خودش پایان دهد. «جام جهانی را به بازیکنان بزرگ یا ستارههای مستعد نمیدهند. جام فقط به تیمی میرسد که به عنوان یک تیم، سخت تلاش کرده باشد و بجنگد. جام به تیمی میرسد که روحیه برتریجویی داشته باشد.» با این اوصاف باید سؤال آخر را پرسید؛ آیا الان زمانش رسیده تا این نسل طلایی بلژیک راهی فینال شود و دستش به جام قهرمانی برسد؟

